پاییز زیر پوست ما از ستاره فرخی نژاد
شعر عاشقانه
ذوق زده می شد
پاییز
زیر پوست ما
و
قدم میزد
هر نفس
شانه به شانه مهر را
پنجه می سایید
عشق
درز انگشتانمان را
در فشردنی
که آه می کشید غبطه
در نگاه رهگذران
و زمان
ماراتن حسد را سوت میزد
بال به نهر می سپرد
قاصدک
در خطری
تا قربانی کند خود را