شده یک شب به یادم در خیالت غوطه ور باشی؟
و روی بستر تنهایی ات با چشم تر باشی؟
شده خوابت نگیرد تا سحر گوشت به در باشد؟
فرو ریزد دلت با هر صدا آسیمه سر باشی؟
سکوت شب هراس از سایه های بیکسی باشد
و تو!! همصحبت ناهیدو بهرام و قمر باشی؟
جوان باشی و پیری در دلت پیدا شود با غم
به زیر بار دلتنگی زنی تا از کمر باشی؟
تمام لحظه های زندگی خود را بیازاری
برای ریشه های عمر خود حکم تبر باشی؟
ببارد آسمان همپای بغضت تا سحرگاهان
به قلب سنگ عشقت گریه های بی اثر باشی؟
خود آزارم در این شب ناله های بی سرانجامی
چه می شد یک شب از آزار این زن بر حذر باشی؟؟
شعر هم صحبت قمر از ستاره فرخی نژاد
شعر مرتبط:شعر فلات غمگین از ستاره فرخی نژاد
شما می توانید این شعر را به صورت سند PDF دریافت نمایید.