دسته بندی: عارفانه
شب قدر است و از آمال خودم کاسته ام
و فقط دل به تو و عشق تو آراسته ام
شعر دلیران ری از ستاره فرخی نژاد
دسته بندی: عارفانه
آن که هر قافیه ام راوی چشمان وی است
عشق شیرین من از مُلک دلیران ری است
شده ام مست از آن رایحه ی تربت دوست
هوسم دلزده از وسوسه ی هر چه می است
گرچه او زاده ی شهریست که شد قبله ی دل
موطن دیگرش این قلب و رگ و جان و پی است
شعر عارفانه ی جمعه از ستاره فرخی نژاد
دسته بندی: عارفانه
لعنت به این بی همدمی های مداوم
افکار بی اندازه ی شوم مزاحم
لعنت به این آدینه های لا مروت
دلتنگی و دلواپسی های مهاجم
اینجا اسیر جنگم و درگیر هجران
شعر عاشقانه ی عشق اهورایی از ستاره فرخی نژاد
دسته بندی:عارفانه
انگیزه ی یک عشق اهورایی من باش
پیغمبر این میل صفورایی من باش
چون کعبه ی آمال شدی مُحرم رویت
منزلگه آرام سمیرایی من باش
شعر عارفانه ی نگاهم میکنی از ستاره فرخی نژاد
دسته بندی:عارفانه
لیلة القدریست چشمانت نگاهم میکنی؟
لحظه ای با چشم خود درگیر آهم میکنی؟
تا به خلصنا ی این آتش امیدی بسته ام
عفو خود را شامل روی سیاهم میکنی؟
کافرم بر دین خود آن دم که دنیایم شدی
شعر عارفانه ی مناظره با خدا
شعر «مناظره با خدا» از ستاره فرخی نژاد
دسته بندی:عارفانه
دیشب خدا آمد, کنارم ، گفتگو کردیم
از حال هم, از ناخوشیها, پرسو جو کردیم
تا صبح با هم چای نوشیدیم و گل گفتیم
با هم ,برای خلقتش صد آرزو کردیم
گفتم خدایا, بندگانت سخت بی مهرند
گفتا عوض, ما بندگان را ماهرو کردیم
دسته بندی:عارفانه
ای فلسفه ی بودو نبودم همه تو
ای زمزمه در ذکرو سجودم همه تو
ای نابترین حادثه در فصل خزان
ای ولوله در بندو وجودم همه تو
آواز بده، شعر بخوان ، قهقهه کن
ای چهچههِ در شعرو سرودم همه تو
مستی کن و رقصی کن و غم را بتکان
ای همهمه در حس و شهودم همه تو
شعر مرتبط با این شعر : شعر «مناظره با خدا» از ستاره فرخی نژاد