شعر اجتماعی کیستم من
شعر کیستم من با موضوع اجتماعی
کیستم من ؟؟
شبح سرگردان هویتی
وامانده از خویش
و رانده ی اعصاری
که مردان آبادی اش
تاریخ را
چپق چاق می کنند
و زنانش
تشت های مسی را
کنار قنات آرزو
چرکابه چنگ می زنند
شعر کیستم من با موضوع اجتماعی
کیستم من ؟؟
شبح سرگردان هویتی
وامانده از خویش
و رانده ی اعصاری
که مردان آبادی اش
تاریخ را
چپق چاق می کنند
و زنانش
تشت های مسی را
کنار قنات آرزو
چرکابه چنگ می زنند
ماشه را چکاند
از خاکریز غفلت ما
دشمن!
وقتی دستمال سفید تسلیم
از بال پرنده
خون جنگ را
پاک می کرد
و قمقمه ی خالی
امید را
بر گلوی اسارت
می خشکاند
جای کدام حماسه
در باور دست های ما
خالی بود
که جنگ را
مغلوبه اعلام کردیم
شعر اجتماعی درد از ستاره فرخی نژاد
دسته بندی: اجتماعی
درد جان دارد
خودم دیدم
جان دارد
گاه در
قرصهای بی درمانی
در صعب العلاجی مزمن
بلعیده می شود
گاه در پاره گی
لباسهای کودکی ژنده پوش
از تیر چراغ برق بالا میرود
و گنجشکها را فراری میدهد
شعر اجتماعی سارقین / واهمه ای ندارم از سارقین
دسته بندی: اجتماعی
واهمه ای ندارم
از
سارقین گردنه های
نفس گیر زندگی
تیغ از رو میزنندو
مال می برند
و
احساس نمی درند
شعر تردید / تردید سر به عصیان میگذارد
دسته بندی: اجتماعی
تردید
سر به عصیان میگذارد
و
در بیکران قلمرو اش
شکنجه می دهد
روح جا خوش کرده
در لطافت ناپایدار عاطفه را
خوره ی بدبینی
هجوم درد می آورد
به نوباوه گی احساس
که هنوز
راه رفتن را
از پس در دل نشستن
شعر عاشقانه ی بهار از ستاره فرخی نژاد
دسته بندی:اجتماعی
بهار
زیر پوست شهر
ماهی قرمز میفروشد
و سخاوتمندانه
شعر اجتماعی سپهر از ستاره فرخی نژاد
دسته بندی:اجتماعی
"سپهر"
دردانه ی مادر،
مباد
در استمرار نامت
آسمان را پیشه کنی
که بوی خون میدهد
شعر اجتماعی آتشنشان از ستاره فرخی نژاد
دسته بندی:اجتماعی
صبح شدو برخاستی از بستر
چیدم بساط چای و صبحانه
بوی سنگکی به مشامت خورد
گفتی مادر, امید این خانه
گفتم ای نور چشمم پسرم
بی تو دنیام تیره و تار است
دلخوشم که بعد از پدرت
شعر اجتماعی قتل سپید از ستاره فرخی نژاد
دسته بندی:اجتماعی
واژه ی
از مَرکب افتاده را
از
اصل میرانند
و
راکبینِ
غزل به دوش
به زیرِ یالِ بی مهری
به خون میکشانند
خشمِ آیه نشده را
حکم برائت شعر
شعر اجتماعی نفس مرگ از ستاره فرخی نژاد
دسته بندی:اجتماعی
گور کنان
پیشه کرده اند
پیشوازِ مردگی را
بر زندگان
و نبض قبرها
میتپد
در دیدگانِ
بی تطهیرِ عدالت
مردگان