شعر اجتماعی سارقین / واهمه ای ندارم از سارقین
دسته بندی: اجتماعی
واهمه ای ندارم
از
سارقین گردنه های
نفس گیر زندگی
تیغ از رو میزنندو
مال می برند
و
احساس نمی درند
هراس من
از متکدیانی ست
که
پنهان می شوند
پشت لابه های دلخراش
ریش می کنند دل را
و
ریش می جنبانند
حماقت را
و
اعتماد
زیر تشکچه ی ریا
تلنبار می کند بی اعتمادی را
شعر اجتماعی سارقین / واهمه ای ندارم از سارقین
شعر مرتبط با این شعر:شعر اجتماعی بهار / بهار زیر پوست شهر....
شما می توانید این شعر را به صورت سند PDF دریافت نمایید.
