از زبانه های 

گر گرفته ی احساس
تا غارت منفور انسانیت

در قهقرای
شیهه ی تاخت
بر سرزمین هویتمان
سوق داده می شویم
به برزخ ایمان

نشتری نوش
بر یاوگی کلام
زخم میزند
نجابت را
و
شعر ترکه میشود